همه چیز خوب و اروم بود...یه شب رفتیم سینما فکر کنم کلاغ پر بود...وقتی اومدیم بیرون یه عالمه برف اومده بود با این حال پیاده تا خونه اومدیم کاش نمیومدیم!بین راه ازم پرسید از وقتی من اومدم تو زندگیت تغییری کردی؟راستش واقعا اون چیزی که فکر می کردم نشده بود نمیدونم چرا و به چی فکر می کردم اما نشده بود واسه همین خیلی رک گفتم نه...امان ازین نه

نظرات 1 + ارسال نظر
نازی چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:33 ق.ظ

آخه چراااا... منم همینطوریم همیشه... اااااه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد